نن آقا

اتفاقات مهم مهم

1390/7/24 15:41
نویسنده : مامانجون
487 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای من / بچه های گلم ببخشید که یه مدت نتونستم براتون چیزی بنویسم.

سلام نی نی وبلاگیهای عزیز/ سلام به مامان یکتا / مامان آنیسا/ نی نی دخمل /

مامان ریحانه / مامان سودابه / مامان تربچه /و...... همه اونایی که به وبلاک ماسرمی

زنند ومارامورد لطف خودشون قرار میدن .باور بفرمایید بااینکه روی ماه هیچکدامتان را

ندیدم بعضی وقتها واقعا"دلم براتون تنگ میشه و دلم میخواد  به وبلاگتون سربزنم

واحوالتون روبپرسم ویااینکه بشینم و براتون بنویسم. باوجودهمه ایناخوشحالم که این

 فرصت دوباره بدست اومد.

 

  

 

 

 


 

عزیزای دلم دراین مدت که نتونستم براتون خاطرات بزرگ شدنتون روبنویسم اتفاقات

زیادی افتاد :

اول اینکه گچ پای حسام بازشد.

دوم محمدحسین باترفندهای بسیار به مهدکودک رفت .

سوم صبا در شش ماهگی دندون درآورد.

چهارم خودم در کارشناسی ارشد قبول شدم وثبت نام کردم .

1)گچ پای حسام رابعد از دوماه بازکردند خداراشکر خوب شده بود وپایش کاملا جوش

خورده بود فقط تادوهفته موقع راه رفتن  پایش راکج میگذاشت  که بتدریج خوب شد.

 

2)محمد حسین بقول قدیمی ها مکتب گریز است وبهیج  وجه آموزش ومحدودیت

رادوست ندارد .

هربار هم که اورا به مهد کودک فرستاده اند بعد از چندروز  هفته فلسفه بافی می کند

وایراد می گیردونمی رود آخرین بار هم گفت مهد کودک نمی روم می خواهم به مدرسه

بروم .

اول مهر امسال مادرش با یک مهد کودک خیلی خوب صحبت کردو براشون توصیح

دادکه مشکل چیه اوناهم گفتند ماپیش پیش دبستانی داریم واصلا مدرسه است و

قوانین مدرسه راهم دارد محمد حسین راهم بردند و اونجارادید وپسندید وقبول کرد که

برود یک هفته بصورت آزمایشی اورا پذیرفتند واگر پشیمان نشدو دوست داشت ثبت نام

کنند .که بخیر گذشت ومورد قبول آقا محمد حسین قرار گرفت انصافا هم خوب است

چون محمد حسین خیلی روحیه اش خوب است وصبحها خودش ازخواب بیدار می شود

وآماده می شود.

 

3) صبا یکشب تب کرد وبه معنای واقعی تاصبح نخوابید وگریه کرد صبح که اورا به دکتر

بردند بعد ازمعاینهدکتر می گوید سالم است ومشکلی ندارد ولی تاسه شب بعدهم

اوهمچنان در طی شبانه روز بیقرار بودو گریه می کرد .جمعه همه مامهمانی بودیم

آنجاهم صبا خیلی گریه کرد وقتیخواستم باقاشق به اوقنداق بدهم قاشق به دندانش

 خورد وصداکرد ومتوجه شدم دندان درآورده وعلت بیقراری اش هم همیناست ازآنجا

 که آمدیم درراه برایش ژل دندان گرفتم و در خانه  برایش کباب درست کردم و لثه

 هایش راباکباب ماساژدادم که خداراشکر از همان شب خوب شد.

 

وقتی برای صبا کباب درست کردم آنقدر برای خوردن اشتیاق نشان میدادکه انگار بدنش

احتیاج به قوت وانرژی  گوشت داشت .دلم خیلی براش  سوخت و برای مظلومی اش

ناراحت شدم انگار زن  از بچگی مظلوم است (اینهم یک کلام فمنیستی به نفع زنها)

بدلیل اینکه هم زود دندون درآورد/هم مادرش بدلیلتالمات روحی اش خیلی حواسش

به صبانبود ومتوجه نشد که صبا دندون درآورده / هم خودم از اول مهرسرم به دانشگاه

ودرس گرم بود وخیلی متوجه اش نبودم .

 

 

 

 

 

 برای امیرحسین بعد از نه ماهگی دندونی پختیم و بعد از چند وقت دندون درآورد ولی

صبا ماشاا...درششماهگی دندون درآوردو  انشاا...روز دوشنبه قرار گذاشتم  دندونی

بپزم وهمه بچه ها راهم دعوت کرده ام.

 

 

 

 

 

( قبلا"روزهای پنج شنبه همه بچه ها ناهار به ضیافت آبگوشت وسبزی خوردن  خونه

ما جمع میشدندولی با توجه به اینکه من پنج شنبه کلاس دارم وعمه صباهم

کارشناسی ارشد دامغان قبول شده وپنج شنبه ها  به دامغان میره / طی هفته هم

همه شان کاردارند / برای همین  جمع کردن بچه ها دور هم غیر ازپنجشنبه ها خیلی

سخت شده است باوجود این برای دوشنبه شب قرار است همه بیایند ودندونی صبا را

بخورند ).

 

 

                                            شماهم تشریف بیاورید         


 

اینهم عکسی از صبا خانم وقتی که آماده شده بود بره عروسی یکی از فامیلها

اینجام سوار کامیون شده 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ظروف نگه داری فرش بگ
23 مهر 90 9:47
میوه ها و غذاهای خود را کاملا سالم به صورت طولانی مدت نگه داری کنید. ـیا شما وقتی میوه داخل یخچال می گذارید بهد از 2 روز خراب میشه ولی با فرش بگ دیگه بعد از چند هفته هم خراب نمی شوند.
خشایار 69
3 آبان 91 23:39
سلام من خشایار هستم از این که از سایت شما دیدن میکنم خوشهالم با آرزوی هرچه تمام تر


باسلام منهم ازشما بخاطر بازدید از وبلاگم تشکر میکنم / با آرزوی توفیق روز افزون


niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نن آقا می باشد